"اختلافات ميان جناح های حاکم بر سر ادامه پشتيبانی از احمدی نژاد"

 

روز آنلاين موازی حکومتی : سهم عمده اتفاقاتی که در ايران رخ می دهد، تنها از طريق فايل های ويدوئی ضبط شده توسط گوشی های تلفن همراه، قابل مشاهده است. شش ماه پس از انتخاباتی که از سوی مير حسين موسوی يک کاندیدای انتخابات تقلبی خوانده شد، رهبران مخالف در ايران يا به زندان انداخته شده اند، يا تحت بازداشت خانگی قرار گرفته اند و يا اينکه قادر به فعاليت آزادانه نيستند. بااين حال، اوضاع بر وفق مراد سرکوبگران نيز پيش نمی رود. آيت الله علی خامنه ای به يک چهره منفعل تبديل شده است و از ديد بسياری ايرانيان، او ديگر ولی فقيه نيست. تجاوز و سوء برخورد با بازداشت شدگان، سبب بی آبرو شدن دولتی شده که ادعای برخورداری از ارزش های اسلامی را يدک می کشيد.

 

همزمان با از دست رفتن تدريجی مشروعيت رژيم، اختلافات جدی ميان چهره های محافظه کار بر سر ادامه پشتيبانی از محمود احمدی نژاد رئيس جمهور کشور به وجود آمده است. به ازای هر مناسبتی در تقويم ايرانی، يک بحران سياسی پديدار می شود که بايد رفع و رجوع شود. آخرين مورد از اين مناسبت ها، روز دانشجو بود. ممکن است مراسم روز عاشورا، که بزرگداشت مرگ حسين، نوۀ حضرت محمد است، نيز حادثه بعدی باشد.

 

هسته تندروی رژيم در مقابله با خيزش زوال ناپذير داخلی، دست به دامان سياس

 

ت «بازداشت و دستگيری های بيشتر» شده که ممکن است تنها يک مسکن موقتی باشد. تصاوير پخش شده از تلويزيون دولتی که گناه پاره کردن و سوزاندن عکس آيت الله روح الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی را به گردن طرفداران چهره های مخالف انداخت، تنها يک دسيسه بود و زمينه را برای بازداشت های بيشتر فراهم کرد. رژيم در جبهه ای ديگر، به نبردی تمام عيار با ايالات متحده روی آورده است. در همين راستا، ديروز اعلام شد سه کوهنورد آمريکائی که ماه گذشته با اتهام جاسوسی روبرو شدند، در دادگاه محاکمه خواهند شد. ايران پس از رد کردن پيشنهاد معاوضه اورانيوم با روسيه و فرانسه، خود را در معرض تحريم های جديدی قرار داده که هيلاری کلينتون وزير امور خارجه آمريکا،  آن را تحريم های زمينگير کننده خوانده است.

اين درست است که هيچ گزينه مناسبی در برابر ايران وجود ندارد. البته اين ادعا، به معنای آن نيست که هر وقت گفتگوها شکست می خورد، ايالات متحده ناگزير به استفاده از بدترين گزينه، يعنی اقدام به حمله نظامی، خواهد شد. درحاليکه تحريم های اعمال شده عليه ايران بيش از 20 سال در جريان بوده، درنظر گرفتن تنها سه ماه فرصت برای رويکرد ديپلماتيک به اين کشور يک اشتباه خواهد بود. البته گفتگوها نبايد تنها به غنی سازی محدود شود. اگر آمريکا قصد خارج کردن نيروهای خود از عراق يا افغانستان را داشته باشد، مسائل مختلفی ديگری هم به فهرست موارد گفتگو با ايران اضافه خواهد شد. نفوذ منطقه ای ايران هم مسأله ديگری است. بايد گفت برقراری تماس با مراکز قدرت متعدد در ايران، لزوماً به معنای حمايت از رژيمی نيست که مخالفان داخلی خود را سرکوب می کند؛ بلکه می توان از آن برای عميق تر کردن شکاف ها استفاده کرد. ثابت شده است که تماس هوشمندانه، بسيار کارآمدتر از وضع تحريم هائی است که عليه يک کشور زخم خورده و بی رمق در دستور کار قرار گرفته است.